دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

هاتف آنروز به من مژده این دولت داد

 وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

                                   

نظرات 4 + ارسال نظر
خراباتی شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 20:59 http://www.nasimetanhaayi.blogfa.com

(سین) را از سوسن (لام) را از لاله (الف) را از اقاقی و (میم) را از مریم بر گزیدم تا دسته گلی زیبا بنام (سلام) تقدیم به شما عزیز کرده باشم . ضمن تبریک بخاطر داشتن این وبلاگ بسیار زیبا و نامی که اقعآ برازنده این وبلاگ هست از شما خواهش دارم که به کلبه فقر من هم سر بزنید. قدمتون به دیده منت. در پناه خالق یکتا همیشه جاودان بمانید.

غریبه شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 23:56 http://banouye-sib.blogsky.com

سلام
خسته نباشید
بازم به به
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینه وصف جمال
که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب

مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند
همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود
که ز بند غم ایام نجاتم دادند
موفق باشید

بزرگ یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:43 http://ahletamiz.blogfa.com

صبر بر جور؟
سینه تنگ من و بار غم او هیهات
مرد این بار گران نیست دل مسکینم
بدرود

غریبه دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 23:22 http://banouye-sib.blogsky.com

راستی تا یادم نرفته اهنگتونم بسیار دلنشینه
خسته نباشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد