حضرت مولانا:
آنها که بسر در طلب کعبه دویدند چون عاقبت الامر بمقصود رسیدند
از سنگ یکی خانه ی اعلای معظم اندر وسط وادی بیزرع بدیدند
رفتند در آن خانه ببینند خدا را بسیار بجستند خدا را و ندیدند
چون معتکف خانه شدندازسرتکلیف ناگاه خطابی هم از آن خانه شنیدند
کای خانه پرستان چه پرستیدگل وسنگ آن خانه پرستید که پاکان طلبیدند
آن خانه دل وخانه خدا واحد مطلق خرم دل آنها که در آن خانه خزیدند
مثل همیشه زیبا گفتی