نهان در جهان
نهان در جهان

نهان در جهان

لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است


وز پی دیدن او دادن جان کار مـن اسـت


شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز


هر که دل بردن او دید و در انکار من است


ساروان رخـت به دروازه مـبر کان سر کو


شاهراهیسـت که منزلگه دلدار من است


بـنده طالـع خویشم که در این قحط وفا


عشق آن لولی سرمست خریدار من است


طبلـه عـطر گـل و زلف عبیرافشانش


فیض یک شمه ز بوی خوش عطار من است


باغـبان همچو نسیمم ز در خویش مران


کاب گلزار تو از اشک چو گلنار من اسـت


شربـت قـند و گلاب از لـب یارم فرمود


نرگـس او که طبیب دل بیمار من اسـت


آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخـت


یار شیرین سخن نادره گفتار مـن اسـت

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد